آنچه پیش روی شماست، سفارشات، توصیهها، موعظهها، رهنمودها، آموزهها یا ره توشهها امیرالمومنین به امام حسن مجتبی است. نامهای که حضرت مولا هنگام بازگشت از جنگ صفین، در یکی از منازل بین راه خطاب به فرزندشان امام حسن مجتبی نوشتهاند. و طی آن همه آنچه را که یک انسان برای زندگی در این جهان به آن نیاز دارد، مورد توجه قرار دادهاند. توجه به چند نکته ضروری است: 1- وصیتنامه به فرزند را قاعدتاً در کنج خانه مینویسند و در یک فضای خلوت و آرام و بیدغدغه. نه زمانی که پشتسر، سختترین و پرملالترین جنگ، یعنی صفین قرار گرفته و در بغل، هزار جور جراحت جسمی و روحی و پیشرو انواع و اقسام فتنهها و دسیسهها. در چنین شرایطی نوشتن یک یادداشت خصوصی یا وصیتنامه به فرزند- بیکمترین اشاره به مشکلات جاری و مسائل پیشرو - قدری غریب و باورناپذیر جلوه مینماید. آن هم مکتوبی که دورهای کامل از قواعد حیات معقول و زندگی سعادتمندانه است. 2- وصیتنامهای که اختصاصاً برای فرزندی مشخص نوشته شده میتواند خصوصی و محرمانه برایش ارسال گردد و نیازی به برانگیختن توجه همگان ندارد. 3- امام حسن مجتبی- همچنانکه امامان دیگر علیهم السلام- از عصمت ذاتی و علم لدنی برخوردار است و قاعدتاً محتاج دستورالعملهای اصولی و اساسی زندگی نیست. 4- اگر قصد حضرت مولا انتقال برخی از معارف و مفاهیم صرفاً به امام حسن مجتبی بود ، میتوانست این معارف را مثل اسرار خلقت و ودایع امامت به شیوهای کاملاً کرامتی و خرق عادتی به ایشان منتقل سازد. غرض از چیدن این مقدمات، رسیدن به این نکته است که: مخاطب این وصایا و سفارشات مولا، ماییم. همه ما و تک تک ما. مگر نه این است که پیامبر فرمود: « انا و علیّ ابوا هذه الاّمه.» من و علی پدران این امّتیم. پس این وصیت نامه ، سفارشات یک پدر است به تمامی فرزندانش- اعم از پسر و دختر و کوچک و بزرگ- در تمام طول تاریخ و در همه وسعت گیتی. آن هم نه یک پدر معمولی و متعارف. پدری که راههای آسمان آشناتر است تا مسیرهای زمین، پدری که هزار کتاب از کتب انبیاء در دستهای اوست، پدری که از ازل ناظر بر خلقت بشر بوده است و انسان را از خودش بهتر میشناسد، پدری که معلم همه انبیاء بوده است و مراد و اسوه همه اولیاء، پدری که به دلیل معصومیت آسمانی، نقص و خلل و خطا و اشتباه در کلام و رفتارش، راه ندارد. پدری که اگر دستت را در دستش بگذاری، میتوانی مطمئن باشی که برایت بهشت را با همه وسعت و جاودانگیاش میخرد.
این پدر مهربان و با صفا در راه بازگشت از جنگ صفین، در فرصت و مجالی کوتاه ، به جای ستردن عرق از پیشانی و خستگی از تن، به جای خوردن غذا و نوشیدن آب، به جای مرهم نهادن بر زخمهای متعدد ، نشسته است و این توصیههای آسمانی را برای من و شما نوشته است. حیاتیترین نیاز بشر در همه قرون و اعصار، معرفت و آگاهی است. پس بهترین کار برای این امیر مهربانی این است که بنشیند و برای تمامی فرزندانش، نسخه آگاهی و معرفت و فلاح و سعادت بپیچد. تمامی فرزندانش؟ آری! او اگر چه به طور خاص پدر این امّت است، اما از منظری دیگر که وجه «ابوتراب» بودن اوست، پدر تمامی فرزندان این کره خاکی است. حیاتیترین نیاز بشر در همه قرون و اعصار، معرفت و آگاهی است. پس بهترین کار برای این امیر مهربانی این است که بنشیند و برای تمامی فرزندانش، نسخه آگاهی و معرفت و فلاح و سعادت بپیچد. کاش همه اهالی آب و خاک، همه فرزندان زمین، میتوانستند نسخهای از این « آیین زندگی » یا « سرمشق حیات » یا « کلیدهای آسمانی» یا « رموز رستگاری » را با خود داشته باشند و به این یقین واصل شوند که با عمل به این نسخه منحصر به فرد ، سعادت و رستگاری را برای هر دو جهان تضمین میکنند. دست دعا و چشم امید همه ماست به سوی حضرت محبوب که توفیق عمل به این وصایای سرنوشت ساز و سعادت آفرین را نصیب فرماید که نغزترین حکمتها و دقیقترین نصیحتها اگر فقط در قالب کلام و کلمه و کتاب بمانند، هیچ سودی به انسان نمیرسانند.
|