سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی

به وبلاگ ربـــــــــــّــــی خوش آمدید
  • نسیم ( پنج شنبه 89/3/13 :: ساعت 1:17 صبح)

  • در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود.

    و کلمه، بی زبانی که بخواندش، و بی اندیشه ای که بداندش، چگونه می تواند بود؟

    و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود،

    و حرفهایی هست برای نگفتن

    و با نبودن، چگونه می توان بودن؟

    و خدا بود و، با او، عدم،

    و عدم گوش نداشت،

    حرفهایی هست برای گفتن،

    که اگر گوشی نبود، نمی گوییم،

    و حرفهایی هست برای نگفتن،

    ادامه مطلب...

    بخـــــــش نظرات ()

  • نسیم ( دوشنبه 88/10/7 :: ساعت 9:9 عصر)

  • امام حسین (ع) بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود، افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.

     دکتر علی شریعتی


    بخـــــــش نظرات ()

  • نسیم ( جمعه 87/12/16 :: ساعت 10:18 عصر)

  •  

       .دکتر شریعتی انسان ها را به چهار گروه زیر دسته بندی کرده است

     .دسته اول ؛ آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند

    عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آن‌هاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

    .دسته دوم ؛ آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند

    مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌شان یکی است.

    دسته سوم ؛ آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند

    آدم‌های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

    دسته چهارم ؛ آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هستند

    شگفت‌انگیزترین آدم‌ها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم. باز می‌شناسیم. می‌فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.

     


    بخـــــــش نظرات ()


    Online User