خدایم همینک چشمان بسیاری خفتهاند. اینک تنها سکوت است و سیاهی شب که شاهد نالههای خاموش و لرزان و اشک آلود عاشقانت است که از دالانهای تاریک آسمان که برایشان دریچهای برای نجوایشان قرار دادهای به سویت رواناند من در این سکوت ترسناک که ترس از نشیندن حرفهایم صدایم را در گلویم میخشکاند به سویت بال گشودهام که نه به زبان واژه که به زبان ضجه از درگاه غنایت توشهای گدایی کنم.
خدایم کمک کن. خدایم کمک کن بیمارانی را که در تخت بیمارستانها به انتظار لبخند رضایت دکتران با دردشان میسازند و لبخندی نمیبینند. خدایم کمک کن بندگانی را که در این سکوت شب پشت دربهای اتاق عمل ایستادهاند که ببینند آیا بیمارشان با ملحفهای بر صورت از اتاق بیرون میآید یا بیهوش اما سالم. خدایم کمک کن آنهایی که به سبب مصلحت حکیمانهات چراغ عمرشان امشب خاموش میشود با کوله بار رضایت تو به درگاهت وارد شوند. خدایم کمک کن بندگانی را که نگاه حسرتبار فرزندانشان را در پاسخ «نه» برای خرید اسباب بازی گران قیمت تحمل میکنند اما خشم تو را به خاطر دزدی تحمل نمیکنند. خدایم کمک کن دختران و پسران پاکی را که پشت درهای بسته ازدواج به دلایل بیدلیل و بیفرهنگیهای فرهنگی آتش شهوت را فرو میبلعند تا آتش خشم تو را فرو نبرند. خدایم کمک کن ایمان اندکی را که هر ذرهاش را با خون دل خوردنهای بسیار اندوختهام در بازار خودفروشی شیاطین نفس و غیر به رایگان نفروشم. خدایم کمک کن اخلاق ناپسندی که مورد رضایتت نیست در این خلوت و سکوت از روح خداییم بزدایم. خدایم کمک کن اندیشهها و تصمیمات باطلی که پایانی جز زیان و خسران ندارند در نطفه بخشکانم و نابود کنم. خدایم کمک کن تا دردهایمان، آنهایی که در عین ناگواری پلی برای رسیدنت هستند پابرجا اما آرامتر و ملایمتر شوند. خدایم آن چه را که امروز از تو میخواهم اما فردا پشیمان خواهم شد عطایم نکن به رحمتت و آن چه را که نمیخواهم و فردا پشیمان خواهم شد عطایم کن به رحمتت.
|