سال 88 با تمام حوادث و خاطراتش گذشت.حوادثی زیبا وشگفت انگیز وعبرت آموز.نمایشی از قدرت بی همتای الهی ونیز تجربه هایی تازه در کنار همکارانی عزیز وشایسته .فرصت های نابی که شاید دیگر هرگز تکرار نشود.و دانش آموزانم ....که هنوز چند روزی نگذشته دلتنگ دیدارشان هستم. حتی کلاس سومی ها .با همه ی بی انگیزگی ها وشیطنتهایشان ....امروز اولین روز سال نو بود.

 بهترین حادثه ، بعد از تحویل سال تماس زهرا دانش آموز عزیز ودوست داشتنی سالها قبل ونیز، تماس امروز ظهر مینا بود.زهرا اینک دانشجوست.ولی مینا دختر مهربان وپر احساس ورنج دیده   ...که  به خاطر شرایط خاص زندگی اش ترک تحصیل کرد وامروز بعد از دو سه سال دوری وبی خبری برای تبریک عید زنگ زد . آن هم وقتی  که برای زیارت به مشهد مقدس رفته بود.واین بهترین آغاز برای سال جدید بود . پروردگارا به خاطر همه ی آنچه در سال گذشته برای من وخانواده ام مقدر فرمودی ممنون و سپاسگزارم.امید وارم امسال سالی پر خیر وبرکت برای همه ی مردم خوب سرزمینم باشد.خداوندا به خاطر داشتن خانواده ای سالم وصمیمی ممنون وسپاسگزارم .معبودا می دانی که بزرگترین سرمایه وهمه ی امید وآرزوهایم در وجود دونهال سر سبز زندگی ام دو پسر خوب ومهربانم خلاصه می شود.کمکم کن آنها را  آنگونه که تو می خواهی وراضی هستی پرورش دهم.سلامتی وسعادت آنها وهمه ی فرزندان میهنم را ازبارگاه کبریائی ات  خواهانم .